وقتی مجسمه شاه در میدان اصلی شهر کنگاور به پایین کشیده می شود



به گزارش ایرنا، آیت الله عباس میریونسی عراقی روحانی مجاهد، مبارز انقلابی و عالم مردمی از علمای نامی و بزرگ غرب کشور است.
آیت الله میریونسی که اولین نماینده مردم کنگاور در مجلس شورای اسلامی نیز بود به سوال های خبرنگار ایرنا در مورد انقلاب، پاسخ می دهد.

**از حال و هوای روزهای قبل از انقلاب برایمان بگویید؟
در شهرستان کنگاور مبارزات زیادی صورت گرفت. آن زمان در کنگاور مرحوم حاج آقا بزرگ عراقی نقش مهمی در هدایت مبارزات علیه رژیم داشت و واسطه ای میان انقلابیون و امام (ره) بود. جوانان کنگاوری نیز علاقه و تمایل سرشاری به امام (ره) و نهضت مبارزه با رژیم ستمشاهی داشتند و پا به پای دیگر مردم کشور در صحنه مبارزات حضور داشتند و نقش موثری در پیروزی انقلاب ایفا کردند.

**اعلامیه حضرت امام (ره) چگونه به دست مردم کنگاور می رسید؟
شعارنویسی و پخش اعلامیه‌های امام (ره) از فعالیت‌های مهم انقلابیون کنگاور بود که اعلامیه ها توسط برخی از انقلابیون همچون آقایان صاحب الزمانی (اهل اسدآباد) و صفدری که زیاد به قم تردد می کردند، به دست ما می‌رسید و بعد از نگارش و تکثیر، اعلامیه‌ها را با امضای حاج آقا بزرگ میان مردم توزیع می‌کردیم.
طلبه های دهستان ها و روستاها نیز در بیت حاج آقا بزرگ عراقی و یا در حسینیه ها جمع می شدند و اعلامیه ها و مطالب سیاسی که باید گفته می شد را دریافت می کردند و به سرعت به روستاهای خود باز می گشتند.

**برخورد ساواک و رژیم شاهنشاهی با مردم انقلابی کنگاور چگونه بود؟
عوامل رژیم برخوردهای سخت و خشن و بی‌ رحمی با انقلابیون داشتند و با وجود اینکه شهربانی و امنیتی تا جاییکه می‌توانستند مردم را سرکوب می‌کردند اما توفیقی کسب نکردند. وقتی که رژیم شاهنشاهی آخرین نفس های خود را می کشید شهربانی این شهرستان به روی مردم اسلحه کشیده بود.
خبر رسید که انقلابیون کنگاور در روزهای 21 و 22 بهمن خود را به پشت درب های شهربانی رساندند و مردم می‌خواهند به شهربانی حمله کنند و من پس از مطلع شدن از این قضیه خودم را رساندم و بدون نیرو و سلاح وارد شهربانی شدم.
سروان امیری فرمانده آن زمان به همراه نیروهایش اسلحه به دست ایستاده بودند که با رئیس شهربانی صحبت کردم و او را متقاعد کردم و گفتم رژیم کارش دیگر تمام شده است و شما هم اشتباه می کنید و او هم تسلیم شده واسلحه خود را به من داد و به طبع فرمانده، بقیه نیروها او هم تسلیم شدند.

**از شخصی شنیدم، ساواکی ها در منبرهای شما شرکت می کردند؛ آیا این موضوع صحت دارد؟ لطفا توضیح دهید؟
بله؛ باوجود اینکه رژیم منحوس پهلوی مردم را سرکوب می کردند ولی تمام تلاششان این بود که این جریانات را بزرگ جلوه ندهند و موضوع تجمع ها و اعتراض ها جدی نیست. حتی بنده ساواکی ها را هم در جلسات سخنرانی ها و خطبه های خود می دیدم که چشمان خود را می بستند که به مافوق های خود در مرکز استان اعلام کنند، کنگاور خبری از اعتراض ها نیست.

**در جریان سخنرانی های آگاهی بخش حضرتعالی برای مردم، شما را دستگیر کردند، لطفا در این باره توضیح دهید؟
طی سخنرانی های مکرر که در خطبه های نماز داشتم در یکی از شب ها بعد از خواندن نماز مغرب و بیرون آمدن از مسجد یک ماشین جلوی ما ایستاد و با یک پارچه سیاه چشمان ما را بستند و سوار ماشین کردند بعد از طی مسافتی ما را به یک زندان تک سلولی در تهران بردند و تا زمان روی کار آمدن بختیار ما در زندان بودیم و برگشتم کنگاور و مردم این شهرستان هم استقبال گرمی از ما کردند.

**قبل از انقلاب کمیته های مردمی بسیار فعالی در تمام شهرهای کشور تشکیل شده بود؛ آیا در کنگاور هم کمیته مردمی داشتیم؟
بله؛ انقلابیون برای اداره بهتر شهر اقدام به تشکیل کمیته‌های مردمی کردند و حاج آقا بزرگ عراقی نیز هدایت نیروهای انقلابی را بر عهده داشت و در آن اوضاع بحرانی بخوبی شهر را اداره کرد. امت اسلامی تلاش های فراوانی برای پیروزی انقلاب نمودند و با لبیک گفتن به امام خمینی (ره) انقلاب اسلامی در دهه مبارک فجر پیروز شد. سیل جمعیت مردم با ندای ‘الله اکبر’ ‘استقلال آزادی جمهوری اسلامی’ مجسمه شاه را از دور میدان اصلی کنگاور پایین آورند.

**بهترین خاطره شما از روزهای انقلاب چیست؟
بهترین خاطرات ما در آن روزها این بود که چند روز قبل از ورود امام (ره) برای ما کارت دعوت آوردند و ما را دعوت کردند که برای استقبال امام به فرودگاه برویم. امام آمد و این لحظه برای من بهترین خاطره است.

**سخن پایانی شما را می شنویم؟
انقلاب اسلامی ایران حاصل خون هزاران شهید است و کشور ایران آسایش و امنیت خود را مدیون شهداست. حفظ انقلاب و آرمانهای بلند آن وظیفه همگانی است اکنون کشور ایران به نقطه از پیشرفت رسیده است که دنیا از آن حساب می برد.
8066/7447 خبرنگار:مجید رحمتی ** انتشار دهنده:علی مولوی



انتهای پیام /*